داشتم فراموشت می کردم اما باز دوباره دیدمت تو غمها غوطه ور شدم چرا

داشتم فراموشت می کردم اما تا صدات رسید به گوش من شکستم بی صدا چرا

داشتی می رفتی از خیال من خزونی بود بهار من دیدم تو رو خزونم جون گرفت

این قلب سرد و ساکتم دوباره با نگاه گرم و بی ریا و عاشقی زبون گرفت

چرا دوباره اومدی صدا رو جون دادی گل بهارو زخم دل دوباره تازه شد

شوق نگاه خستمو دوباره دوختی به آخر ستاره حسرتم بی اندازه شد

یا راحتم کن و واسه همیشه این دلو بکن ز ریشه از خیال سرد من برو

یا باغبون شو و گلارو باز نشون بده بهارو از وجود خسته ام برو

عشق یعنی مستی و دیوانگی

عشق یعنی با جهان بیگانگی

عشق یعنی شب نخفتن تا سحر

عشق یعنی اشک حسرت ریختن

عشق یعنی در جهان رسوا شدن

عشق یعنی مست و بی پروا شدن

عشق یعنی سوختن یا ساختن

عشق یعنی زندگی را باختن

عشق یعنی دیده بر در دوختن

عشق یعنی در فراقش سوختن

عشق یعنی انتظار و انتظار

عشق یعنی هر چه بینی عکس یار

عشق یعنی لحظه های التهاب

عشق یعنی لحظه های ناب ناب

عشق یهنی سوز نی آه شبان

عشق یعنی معنی رنگین کمان

اگرچه دیر، ولی عاشقانه‌تر برگرد!

برای بودن با من از این سفر برگرد!

تویی که اینهمه خوبی که مانده‌ای با من

برای خاطر من خوب و خوبتر برگرد!

تو ای تمام غزل! بودنت برایم شعر!

چو روح، در جسد مرده‌ی هنر برگرد!

هنوز بی‌خبرم از تمام اطرافم

تو ای همیشه برایم پر از خبر! برگرد!

تو شاد باشی و من بی تو دلگرفته؟! … مباد!

به خنده‌دارترین گریه‌ام نگر! برگرد!

مرا تو شاد بکن با کنار من ماندن

که نیست رنج سفر غیر درد سر، برگرد!

مگر نه اینکه تو گفتی کنار من شادی

دگر چرا؟؟؟؟